انواع هماهنگی و اصول ایجاد آن:

ساخت وبلاگ
™هنری فایول معتقد است سازمانی که دارای ویژگی های زیر باشد ، عملیات هماهنگی را به نحو مطلوبی دنبال می نماید :
.1هر واحد و زیر شاخه ها ی مربوطه اش ، با سایر واحدهای سازمان هماهنگ باشد.
.2هر واحد و زیر شاخه هایش به طور مشخص می داند که چه وظیفه یا وظایفی برایش در نظر گرفته شده است .
.3هر واحد برای رسیدن به کیفیت مورد نظر برنامه و کارهایی که باید انجام دهد ، خود تنظیم و تعدیل می نماید .
 
™هنری فایول معتقد است سازمانی که دارای ویژگی های زیر باشد ، عملیات هماهنگی را به نحو مطلوبی دنبال می نماید :
.1هر واحد و زیر شاخه ها ی مربوطه اش ، با سایر واحدهای سازمان هماهنگ باشد.
.2هر واحد و زیر شاخه هایش به طور مشخص می داند که چه وظیفه یا وظایفی برایش در نظر گرفته شده است .
.3هر واحد برای رسیدن به کیفیت مورد نظر برنامه و کارهایی که باید انجام دهد ، خود تنظیم و تعدیل می نماید .
 
™اصول ایجاد هماهنگی
.1اصل وحدت فرماندهی : یعنی هر کارمند فقط باید در برابر مدیر پاسخگو باشد.
.2اصل خط فرمان : خط فراندهی یا مسیرصدور دستورات از مقامات عالی سازمان شروع می شود و تا کارکنان سطح عملیاتی ادامه می یابد.
™اصل حیطه ی نظارت :تعداد کارکنانی که به طور مستقیم به یک مدیر گزارش می دهند نباید زیاد باشند
 
™راه های ایجاد هماهنگی میان واحدهای یک سازمان (هماهنگی و فن آوری):
™واحدهای مختلف هر سازمان را به سه طریق می توان به هم مرتبط ساخت :
.1وابستگی (همبستگی) مجموعه ای : واحدهای فرعی در یک ارتباط کلی در حرکت کل سازمان سهیم اند ولی به طور مستقیم با هم ارتباط ندارند و از حداقل هماهنگی برخوردار دارند .
.2وابستگی ترتیبی : هر واحد به واحد قبلی خود وابسته است و نسبت به همبستگی مجموعه ای ، هماهنگی بیشتری می خواهد.
.3وابستگی طرفینی (مرحله ای) : بازده یک واحد ، داده واحد بعدی خواهد بود و بالعکس .
 
™انواع هماهنگی
-هماهنگی عمودی
™هماهنگی عمودی ، به هماهنگی میان فعالیت های یک مدیر و زیردستانش که بر اساس خط مشی ها، قوانین ، رویه ها و روش ها در جهت کسب اهداف قرار دارد ، برمی گردد .
 
™فصل نهم:
 هماهنگی
 
 
-هماهنگی افقی
™هماهنگی افقی به هماهنگی میان همردیفان عملیاتی که رد یک سطح و یا میان واحدهای متنوع سازمان مشغول به انجام کار می باشند مربوط می باشد .
-هماهنگی مورب
™هماهنگی مورب در سازمان هایی ظاهر می شوند که دارای واحدهای خدماتی تمرکز یافته ای مانند سیستم اطلاعاتی متمرکز باشند.
 
™انتخاب روش های مناسب برای هماهنگی :
™برای انتخاب بهترین روش هماهنگی لازم است «امکانات سازمانی برای هماهنگی » با «نیازهای سازمانی به هماهنگی» در مقابل هم قرار داده شوند . برای مثال باید مشخص کرد که سازمان برای انجام فعالیت خویش به چه مقدار اطلاعات نیاز دارد و چه مقدار اطلاعات را می تواند پردازش کند .
 
™دلایل ضرورت وجود هماهنگی در سازمان :
.1تقسیم کار:
™تقسیم کار عبارت است از تجزیه وظایف سازمانی به کوچکترین ترکیبات ممکن برای بهره مند شدن از تخصص های مختلف در سازمان ، جهت افزایش بازدهی کار .
.1تعداد طبقات عمودی سازمان :
™ایجاد چارچوب هماهنگی برای شکل دادن به فعالیت هاتی کارکنان امری است ضروری ، زیرا جهت برقراری ارتباطات موثر بین سطوح مختلف سازمان از یک طرف و جهت جلوگیری از هرج و مرج  جایگزینی اهداف مورد انتظار سازمان به جای اهداف و نظرات فردی از طرف دیگر در نیل به اهداف از قبل تعیین شده نیاز به وجود یک مکانیسم هماهنگی در کل سازمان دارد.
 
.1تنوع تخصص و وظایف :
™از آنجاییکه وظایف و تخصص های متنوع در واحدها، بخش ها و قسمت های مختلف سازمان پراکنده اند و از یک طرف جهت انجام مطلوب امور ، تقسیم کار و وظایف امری است ضروری و اجتناب ناپذیر و از طرفی دیگر به همسو نمودن وظایف مختلف و جهت دادن آن ها  در رسیدن به اهداف از قبل طراحی شده نیاز به وجود یک مکانیسم هماهنگی مناسب می باشد، وجود هماهنگی موثر، باعث تسریع سازمان در رسیدن به اهدافس خواهد گردید.
.1وظایف صف و ستاد:
™جهت برقراری ارتباط موثر بین واحدهای صف و ستاد وجود یک مکانیسم هماهنگی به سازمان کمک های شایان و قابل توجهی خواهد نمود.
 
.1تخصیص منابع محدود :
™هر سازمانی با امکانات محدودی چون وجوه سرمایه ای ، مو.اد اولیه ، نیروی انسانی متخصص ، انرژی و غیره روبرو است.
.1اختلاف منحصر به فرد کارکنان :
™به علت وجود اختلاف در طرز تلقی، بینش، نوع انگیزش کارکنان نیاز به هماهنگی جهت همسو نمودن فعالیت های آنان برای رسیدن به اهداف مورد نظر امری ضروری به نظر می رسد.
 
™هماهنگی و ارتباطات:
™هماهنگ کردن عملیات واحدهای مختلف یکس ازمان به منظور نیل به اهداف مشترک از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
™طرق هماهنگ کردن فعالیت های متعدد در سازمان های بزرگ عبارتند از:
.1تقویت ستاد مرکزی
.2محدودیت حیطه نظارت
.3استاندارد کردن عملیات
.4ایجاد کمیته هماهنگی
 
 
.1تقویت ستاد مرکزی
™واحدهای مختلف ستاد مرکزی ریاست سازمان را در تعیین خط مشی و تنظیم برنامه، هماهنگ کردن عملیات و نظارت بر اجرای آن یاری می دهد.
.1محدودیت حیطه نظارت
™حدود حیطه نظارت تعیین کننده شکل و تعداد طبقات سازمان می باشد . هر چه حیطه نظارت سازمان گسترده تر باشد ، تعداد طبقات سازمانی کمتر و عمل ارتباطات با سهولت بیشتری انجام می گیرد . و بالعکس هر چه حیطه نظارت محدودتر، تعداد طبقات سازمان بیشتر خواهد بود و در نتیجه مجاری ارتباطات طولانی تر و عمل ارتباطات با کندی بیشتر صورت می گیرد.
 
 
.1استاندارد کردن عملیاتی
™یکی از روش های ایجاد هماهنگی و سهولت ارتباط استاندارد کردن عملیات تکراری می باشد که موجب وحدت عمل در اجرای بعضی از عملیات سازمان می گردد . مقررات مرخصی ، پاداش ، حل اختلاف و غیره از این قبیل اند.
.1تشکیل کمیته های تخصصی :
™تشکیل کمیته های تخصصی یا اجرایی یکی از راه های مهم ایجاد هماهنگی می باشد . کمیته تخصصی از نمایندگان متخصص واحدهای رسیدگی به وضوح تشکیل می شود . ولی کمیته اجرایی اغلب تحت نظر ریاست کل سازمان تشکیل می گردد و از اختیارات جزئی برخوردار است ولی کمیته تخصصی معمولا جنبه مشورتی دارد .
 
 
™در رویکرد سنتی به هماهنگی و سازماندهی، محققان در پیروی از الگوی سنتی مطالعه در علوم طبیعی، درصدد یافتن بهترین الگوی سازماندهی و هماهنگ بودند؛ به گونه ای که برای هر سازمان و در هر موقعیتی، مناسب و مطلوب باشد.
™در رویکرد جدیدتر به هماهنگی و سازماندهی، محققان معتقد به امکان یافتن «بهترین الگوی سازماندهی برای هر موقعیت و هر نوع سازمانی» نیستند . بلکه معتقدند سازماندهی مناسب تابع عواملی نظیر محیط سازمان (از حیث سرعت تحول ، تغییرات فن آوری، و وابستگی های سازمان به محیط) و ویژگی های خود سازمان (از حیث میزان پیچیدگی ، اندازه و مشخصات کارکنان) است.
 
™سبک های کلی سازماندهی و ایجاد هماهنگی :
™با سپاس از توجه شما
 
™صالح شریفی 
™دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد
™دانشگاه  اراک واحد علوم تحقیقات
 
 
شخصی...
ما را در سایت شخصی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : esalehsharifi8 بازدید : 403 تاريخ : دوشنبه 8 بهمن 1397 ساعت: 23:34